قطعه "دریا" از محمد حسین صفری چاپ در روزنامه بانی فیلم محرم 1396

ساخت وبلاگ
......

دریا گریست

شفقی سرخ

موجی سنگین

ساحلی آشفته

تو چه می خواهی دختر سیاهپوش پای آبله

من آب دریا را می خواهم آقا

این اشک های سرخ از کجا می آید مادر

من آب دریا را گریه می کنم آقا

.....

دریا گریست

شالی سبز

عبایی افشان

قامتی بلند

تو چه می خواهی سردار تشنه ی سپاه محبت

من آب دریا را می خواهم آقا

این باران بی امان از کجا می آید بی بی

من آب دریا را گریه می کنم آقا

.....

دریا گریست

خیمه ای سبز

لبانی تب دار

آفتابی پرسوز

تو چه می خواهی کودک سه ساله ی بی عروسک

من آب دریا را می خواهم آقا

این همه ستاره که بر صورت توست از کجا می آید عمه

من آب دریا را گریه می کنم آقا

....

دریا گریست

زنجیری خرد

شانه ای خسته

بغضی خاک اندود

تو چه می خواهی نوحه گر سالهای بیقراری و عطش

من آب دریا را می خواهم آقا

این همه فغان که در دل تو جاریست از کجا می آید شاعر

من آب دریا را گریه می کنم آقا

....

دریا گریست

آب گریست

باران گریست

مشک اما ترک برداشت

سوخت

شهید شد .

...

( موجی در آن نزدیکی

سراغ از لبان اصغر می گرفت

آفتاب

چشمی برای گریستن نداشت

و خدا

پای ساحل نشسته بود

از دست آب به تنهایی خودش شکایت می کرد . )

...

دریا گریست

 دریا بی امان گریست

دریا بی وقفه ...

ماهیان سیاهپوش

صدف های سرخ

مرواریدهای اشک

تو چه می خواهی دریای مواج  پر از تلاطم

من مشک تو را می خواهم آقا

این موجها که بر ساحل می کوبی از کجا می آید دریا

من مشک تو را گریه می کنم آقا

....

دریا گریست

افقی سرد

خروشی خاموش

ساحلی خشک

کودکی حیران

دختری مغموم

عمویی خجل

پدری داغدار

عمه ای سوگوار

مویه ای آرام

.... 

محمد حسین صفری

چاپ در روزنامه بانی فیلم سه شنبه چهارم مهرماه 1396

+ نوشته شده در سه شنبه چهارم مهر ۱۳۹۶ساعت 13:55 توسط koohestan |
خانه آفرینش ... دوستدار محیط زیست ...
ما را در سایت خانه آفرینش ... دوستدار محیط زیست دنبال می کنید

برچسب : روزنامه, نویسنده : safarbabooa بازدید : 163 تاريخ : چهارشنبه 5 مهر 1396 ساعت: 9:31